خیانت، زخمی عمیق و دردناک است که بر پیکره‌ی زندگی مشترک وارد می‌شود. درک دلایل و انگیزه‌های پشت این رفتار، گرچه التیام کامل را تضمین نمی‌کند، اما می‌تواند در فرآیند مواجهه و ترمیم، نقشی اساسی ایفا کند. این مقاله به بررسی 15 نکته‌ی مهم در روانشناسی خیانت مردان می‌پردازد.

• 🔵عدم رضایت جنسی: عدم برآورده شدن نیازهای جنسی در رابطه، چه به لحاظ کمی و چه کیفی، می‌تواند مرد را به سمت تجربه‌های جدید سوق دهد.

• 🔵احساس بی‌ارزشی یا نادیده گرفته شدن: اگر مرد در رابطه احساس کند که مورد توجه و قدردانی همسرش قرار نمی‌گیرد، احتمال خیانت افزایش می‌یابد.

• 🔵نیاز به هیجان و تنوع: برخی مردان به طور ذاتی به دنبال هیجان و تجربه‌های جدید هستند و این نیاز را در رابطه خود نمی‌یابند.
• 🔵مشکلات ارتباطی: ناتوانی در برقراری ارتباط موثر و حل مسائل، می‌تواند منجر به دوری عاطفی و خیانت شود.
• 🔵فقدان صمیمیت عاطفی: صرفا وجود رابطه جنسی کافی نیست؛ مردان به صمیمیت عاطفی، همدلی و درک شدن نیز نیاز دارند.

• 🔵انتقام: خیانت همسر، سوء رفتار یا احساس ناعادلانه بودن رفتار، می‌تواند باعث شود مرد به فکر انتقام و جبران باشد.
• 🔵فرصت طلبی: گاهی اوقات، صرفا قرار گرفتن در یک موقعیت مناسب و وسوسه‌انگیز، می‌تواند منجر به خیانت شود.
• 🔵کمبود اعتماد به نفس: برخی مردان برای اثبات مردانگی و افزایش اعتماد به نفس خود، به دنبال روابط خارج از ازدواج می‌گردند.

• 🔵تاریخچه خانوادگی: داشتن سابقه خیانت در خانواده، می‌تواند احتمال تکرار این رفتار را افزایش دهد.
• 🔵فشار اجتماعی و فرهنگی: برخی جوامع، خیانت مردان را به نوعی “مردانگی” تلقی می‌کنند و این می‌تواند بر رفتار آنها تاثیر بگذارد.
• 🔵بیماری‌های روانی: برخی اختلالات روانی، مانند اختلال شخصیت نمایشی یا اختلال دوقطبی، می‌توانند احتمال خیانت را افزایش دهند.
• 🔵اعتیاد به رابطه جنسی: برخی افراد دچار نوعی اعتیاد به روابط جنسی هستند و نمی‌توانند در یک رابطه پایدار بمانند.
• 🔵بحران میان‌سالی: مواجهه با بحران میان‌سالی و احساس گذر عمر، می‌تواند باعث شود مرد به دنبال تجربه‌های جوانی و اثبات دوباره‌ی خود باشد.
• 🔵ترس از تعهد: برخی مردان به طور کلی از تعهد و مسئولیت‌پذیری در روابط می‌ترسند و به همین دلیل به خیانت روی می‌آورند.
• 🔵ناتوانی در مدیریت احساسات: ناتوانی در کنترل و مدیریت احساسات، به ویژه خشم و ناامیدی، می‌تواند منجر به رفتارهای ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی، از جمله خیانت شود.

همچنین باید بدانید، هیچ‌کدام از این دلایل، توجیهی برای خیانت محسوب نمی‌شوند. خیانت، یک انتخاب است و فرد مسئول عواقب آن خواهد بود.

روانشناسی خیانت مرد به زن: ۱۵ نکته کلیدی

۱. نیازهای برآورده نشده:

یکی از رایج‌ترین دلایل خیانت مردان، احساس برآورده نشدن نیازهای عاطفی، جنسی یا روحی در رابطه است. این نیازها می‌توانند شامل صمیمیت، توجه، قدردانی و یا حتی هیجان باشند. مردان ممکن است به جای تلاش برای حل مشکلات در رابطه، به دنبال ارضای این نیازها در خارج از آن باشند. این بدان معنا نیست که حق با آنهاست، اما نشان دهنده خلائی در رابطه است که باید به آن پرداخته شود. عدم گفتگو و ابراز نیازها بین زوجین این مسئله را تشدید می‌کند. درک این نیازها قدم اول برای جلوگیری از وقوع خیانت است. بهبود ارتباطات کلید حل این مشکل است.

۲. احساس عدم جذابیت:

برخی مردان ممکن است به دلیل احساس عدم جذابیت یا عدم دریافت تأیید کافی از طرف همسر خود، به دنبال اثبات مردانگی خود در جای دیگر باشند. این احساس می‌تواند ناشی از تغییرات ظاهری، کاهش صمیمیت جنسی، یا کمبود تعریف و تمجید باشد. مردان نیز به مانند زنان نیازمند حس دوست داشته شدن و جذاب بودن هستند. نادیده گرفتن این نیاز می‌تواند به مرور زمان به نارضایتی و خیانت منجر شود. ابراز علاقه و توجه به ظاهر و شخصیت همسر می‌تواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد. جذابیت فقط به ظاهر نیست، بلکه شخصیت و رفتار نیز در آن دخیل هستند.

۳. فرصت‌طلبی و موقعیت:

گاهی اوقات، خیانت صرفاً ناشی از یک فرصت پیش آمده و عدم توانایی مرد در مقاومت در برابر وسوسه است. شرایطی مانند سفرهای کاری، مهمانی‌ها و یا ارتباط با همکاران می‌توانند زمینه‌ساز این نوع خیانت باشند. این نوع خیانت لزوماً به معنای نارضایتی از رابطه نیست، اما نشان‌دهنده ضعف اخلاقی فرد است. باید مردان مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و از ایجاد موقعیت‌های وسوسه‌انگیز دوری کنند. تعهد و پایبندی به اصول اخلاقی نقش مهمی در جلوگیری از این نوع خیانت ایفا می‌کند. در ضمن، آگاهی از آسیب‌های خیانت به خود و دیگران، می‌تواند به تقویت اراده کمک کند. ایجاد مرزهای مشخص در روابط کاری و اجتماعی ضروری است.

۴. بحران میانسالی:

بحران میانسالی می‌تواند با احساس پوچی، عدم رضایت از زندگی و ترس از پیری همراه باشد. برخی مردان ممکن است برای فرار از این احساسات، به دنبال تجربه‌های جدید و هیجان‌انگیز، از جمله خیانت، باشند. آنها ممکن است سعی کنند با اثبات جذابیت و جوانی خود، با بحران میانسالی مقابله کنند. این رفتار اغلب ناشی از عدم پذیرش تغییرات زندگی و تلاش برای حفظ گذشته است. باید مردان در این دوران به جای فرار، به دنبال حل مسائل خود به طور سالم و سازنده باشند. مشاوره و روان‌درمانی می‌تواند در این زمینه بسیار کمک‌کننده باشد. تمرکز بر اهداف جدید و فعالیت‌های معنادار می‌تواند احساس پوچی را کاهش دهد. پذیرش تغییرات و تمرکز بر داشته‌ها، کلید عبور موفقیت‌آمیز از بحران میانسالی است.

۵. مشکلات شخصیتی:

برخی از مردان به دلیل مشکلات شخصیتی مانند خودشیفتگی، عدم همدلی، یا تمایل به تنوع‌طلبی، بیشتر مستعد خیانت هستند. این افراد ممکن است به حقوق و احساسات دیگران اهمیت ندهند و به دنبال لذت‌جویی فوری باشند. مشکلات شخصیتی اغلب ریشه در دوران کودکی و تجربیات اولیه زندگی دارند. درمان این مشکلات نیازمند روان‌درمانی تخصصی است. تشخیص و پذیرش این مشکلات، اولین قدم برای درمان است. خودآگاهی و تلاش برای تغییر الگوهای رفتاری مخرب ضروری است. بهبود روابط بین فردی و افزایش همدلی از اهداف اصلی درمان است.

۶. مشکلات ارتباطی:

ضعف در برقراری ارتباط مؤثر، عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها، و ناتوانی در حل تعارضات می‌تواند منجر به نارضایتی و خیانت شود. زوجینی که نمی‌توانند به طور باز و با صداقت با یکدیگر صحبت کنند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. ارتباط مؤثر شامل گوش دادن فعال، همدلی، و احترام متقابل است. آموزش مهارت‌های ارتباطی می‌تواند به بهبود روابط زوجین کمک کند. مشاوره زوجین می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. یادگیری نحوه مدیریت خشم و حل تعارضات به صورت سازنده ضروری است. ایجاد فضای امن برای بیان احساسات و نیازها، کلید یک رابطه سالم است.

۷. انتقام‌جویی:

گاهی اوقات، خیانت به عنوان نوعی انتقام از همسر، به دلیل یک رفتار خاص یا آسیب روحی، صورت می‌گیرد. این رفتار اغلب ناشی از خشم، رنجش و احساس بی‌عدالتی است. انتقام‌جویی راهی ناسالم برای مقابله با احساسات منفی است. به جای انتقام، بهتر است زوجین به دنبال حل مشکل و ترمیم رابطه باشند. مشاوره و روان‌درمانی می‌تواند به آنها در این زمینه کمک کند. بخشش و رها کردن کینه‌ها، کلید التیام زخم‌ها است. شناسایی و پذیرش احساسات واقعی، اولین قدم برای مقابله با آنها است.

۸. اعتیاد به رابطه جنسی:

اعتیاد به رابطه جنسی یک اختلال روانی است که با اشتیاق شدید و اجباری به فعالیت‌های جنسی همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است بدون توجه به عواقب آن، به طور مکرر به دنبال روابط جنسی متعدد باشند. این اعتیاد می‌تواند منجر به مشکلات جدی در روابط، شغل و زندگی شخصی شود. درمان اعتیاد به رابطه جنسی نیازمند روان‌درمانی تخصصی و حمایت‌های اجتماعی است. شناخت علائم و نشانه‌های این اختلال، اولین قدم برای درمان است. ترک اعتیاد به رابطه جنسی، فرآیندی طولانی و دشوار است. حمایت خانواده و دوستان، نقش مهمی در موفقیت درمان ایفا می‌کند. خودآگاهی و تعهد به تغییر، از عوامل اساسی در درمان است.

۹. الگوبرداری از خانواده:

اگر مردی در خانواده‌ای بزرگ شده باشد که خیانت در آن امری رایج بوده است، ممکن است به طور ناخودآگاه این الگو را تکرار کند. این افراد ممکن است خیانت را به عنوان یک رفتار طبیعی و قابل قبول تلقی کنند. آگاهی از این الگوهای خانوادگی، قدم اول برای تغییر آنها است. مشاوره و روان‌درمانی می‌تواند به فرد در شکستن این الگوها کمک کند. انتخاب آگاهانه رفتارها و ارزش‌های متفاوت، کلید رهایی از این الگوها است. تلاش برای ایجاد یک رابطه سالم و متعهدانه، می‌تواند این الگو را تغییر دهد. خودآگاهی و تعهد به تغییر، از عوامل اساسی در این فرآیند است.

۱۰. احساس بی‌توجهی:

وقتی مردی احساس کند همسرش به او بی‌توجه است و او را نادیده می‌گیرد، ممکن است به دنبال توجه و محبت در جای دیگری باشد. این بی‌توجهی می‌تواند شامل عدم توجه به نیازهای عاطفی، جنسی و یا روحی او باشد. مردان نیز به مانند زنان نیازمند حس دیده شدن و شنیده شدن هستند. ابراز علاقه و توجه به همسر، می‌تواند از بروز این مشکل جلوگیری کند. گوش دادن فعال و همدلی با همسر، نقش مهمی در ایجاد احساس صمیمیت دارد. برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های مشترک و گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر ضروری است. ایجاد فضای امن برای بیان احساسات و نیازها، کلید یک رابطه سالم است.

۱۱. تغییر ارزش‌ها و اهداف:

با گذشت زمان، ارزش‌ها و اهداف افراد ممکن است تغییر کند. اگر ارزش‌ها و اهداف زوجین با یکدیگر همسو نباشد، ممکن است دچار اختلاف و نارضایتی شوند. در این شرایط، یکی از طرفین ممکن است به دنبال روابطی باشد که با ارزش‌ها و اهداف جدیدش همخوانی داشته باشد. باید زوجین به طور مرتب درباره ارزش‌ها و اهداف خود با یکدیگر صحبت کنند و در صورت نیاز، آنها را با هم تطبیق دهند. انعطاف‌پذیری و سازگاری، از عوامل مهم در حفظ یک رابطه طولانی‌مدت است. مشاوره زوجین می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. تمرکز بر نقاط مشترک و احترام به تفاوت‌ها، کلید یک رابطه پایدار است. پذیرش تغییرات و تلاش برای همگام شدن با یکدیگر، ضروری است.

۱۲. خستگی از یکنواختی:

برخی مردان ممکن است به دلیل خستگی از یکنواختی رابطه، به دنبال هیجان و تنوع باشند. این افراد ممکن است احساس کنند که رابطه آنها فاقد شور و اشتیاق است. ایجاد تنوع در رابطه، می‌تواند به جلوگیری از این مشکل کمک کند. انجام فعالیت‌های جدید و هیجان‌انگیز با همسر، می‌تواند رابطه را زنده نگه دارد. سفر، تفریح و تجربه‌های مشترک، نقش مهمی در ایجاد صمیمیت دارند. تغییر در روال‌های روزمره و ایجاد ، می‌تواند رابطه را جذاب‌تر کند. تمرکز بر جنبه‌های مثبت رابطه و قدردانی از یکدیگر، ضروری است.

۱۳. حس قدرت و کنترل:

خیانت می‌تواند برای برخی مردان، راهی برای احساس قدرت و کنترل بر دیگران باشد. این افراد ممکن است از تسلط بر دیگری و اثبات جذابیت خود، لذت ببرند. این رفتار اغلب ناشی از کمبود اعتماد به نفس و احساس ناامنی است. روان‌درمانی می‌تواند به این افراد در بهبود اعتماد به نفس و مقابله با احساسات ناامنی کمک کند. تلاش برای ایجاد روابط سالم و متقابل، کلید رهایی از این الگو است. خودآگاهی و تعهد به تغییر، از عوامل اساسی در این فرآیند است. یادگیری نحوه ابراز قدرت و کنترل به روش‌های سازنده، ضروری است.

۱۴. اختلالات روانی:

برخی اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و اختلال خودشیفتگی می‌توانند احتمال خیانت را افزایش دهند. این اختلالات می‌توانند باعث نوسانات خلقی شدید، رفتارهای تکانشی و عدم همدلی با دیگران شوند. درمان این اختلالات نیازمند روان‌درمانی تخصصی و دارو درمانی است. تشخیص و پذیرش این اختلالات، اولین قدم برای درمان است. حمایت خانواده و دوستان، نقش مهمی در موفقیت درمان ایفا می‌کند. خودآگاهی و تعهد به تغییر، از عوامل اساسی در درمان است. بهبود روابط بین فردی و یادگیری نحوه مدیریت احساسات، از اهداف اصلی درمان است.

۱۵. عدم تعهد و بی‌مسئولیتی:

برخی مردان به سادگی به تعهدات خود پایبند نیستند و مسئولیتی در قبال روابط خود احساس نمی‌کنند. این افراد ممکن است به دنبال لذت‌جویی فوری باشند و به عواقب اعمال خود فکر نکنند. در این موارد، انتخاب همسر مناسب و توجه به نشانه‌های عدم تعهد در اوایل رابطه، بسیار مهم است. مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند به افراد در انتخاب همسر مناسب کمک کند. ایجاد مرزهای مشخص و انتظارات واضح در رابطه، ضروری است. در صورت عدم تغییر رفتار، تصمیم‌گیری درباره ادامه رابطه، باید با دقت انجام شود. حفظ سلامت روان و احترام به خود، در هر شرایطی ضروری است.